سازه های خمیری دیانا جونم
دیروز میخواستم تلفنی با یک دوست صحبت کنم برای اینکه دیانا رو هم سرگرم کنم بساط خمیربازی رو فراهم کردم و دیانا سخت مشغول شده بود. یکی دو بار اومد سراغم ولی خیلی جدی کار می کرد و بعد هم دو تایی با هم کلی خمیربازی کردیم . دیروز دیانا خیلی متفاوت با همیشه خمیربازی کرد و اصلا دوست نداشت اونها رو جمع کنیم. این هم عکس سازه های دیانا جونم. یک خورشید یک حوض آبی با ماهی سیاه یک گل- خمیر آبی روشنه و قهوه ایه برگهای گل هستند . الهی فدای اون دید هنریت بشم عزیزم این هم یک نی نی - اون خمیر آبیه موهای نی نی است ...