دیانای دو سال و یک ماهه
دیانای گل من دیروز دو سال و یک ماهش تمام شد. در این یک ماه کلی تغییرات اساسی کرده و واقعا دو ساله شده!!! یعنی با جیغ حرف می زند، برای هر چیزی که می خواهد و بدست نمی آورد فقط گریه می کند و البته زود هم حواسش پرت می شود، بسیار پر تحرک تر از قبل شده است، برای بیرون رفتن از خانه مقاومت می کند و البته وقتی هم مهمانی می رویم و میخواهیم برگردیم باز هم دلش نمی خواهد به خانه برگردد، عاشق خاله بازی و آشپزی است، میوه ها گوشت پلو حبوبات و لبنیات را دوست دارد و خودش می گوید که سبزی دوست ندارد ولی خوب خبر ندارد که مامانش حسابی سبزی به خوردش می دهد.عاشق نقاشی کشیدن و کتاب خواندن و خونه مادربزرگه و بارنی است.
دیشب شام رفتیم بیرون. روی سیب زمینی های دیانا سس ریخته بودن. من تکه هایی از اونها رو که سسی نبود براش جدا می کردم چون میدونستم دوست نداره ولی اگه یه ذره هم سسی بود نمی خورد و می گفت "اینا شُله ایه"!!!