دیانای کنجکاو و شیطون

کلمه "چرا" در هر جمله دیانا پررنگ ترین کلمه است که به دفعات زیاد تکرار میشه. درباره هر چیزی سوال می کنه و سوالهاشو دائم تکرار می کنه و ما سعی می کنیم با حوصله جوابش را بدیم و گاهی هم با سوالی دیگه به او جواب میدیم. راستش بعضی وقتها خیلی سخت میشه.

دیانا جونم میخواد از همه چی سر در بیاره. یه روز که من داشتم با تلفن صحبت می کردم او هم رفت بالای صندلی و شروع کرد به فضولی کردن به وسایل روی میز. وقتی ازش پرسیدم دیانا داری چکار می کنی گفت" دارم بررسی می کنم" دهنم از تعجب وا افتاد.

یا وقتی من و بابایی با هم حرف میزنیم میدوه وسط و میگه " شما دو تا دارین چی میگین؟" و خلاصه می خواد از همه چی سر در بیاره و وقتی هم بخوای طفره بری و بهش نگی هی سوال می کنه و گاهی من بهش میگم "خوب من با بابا حرف میزدم و نمی خوام به تو بگم" و او باز می پرسه " چرا نمیخوای بگی؟" و همینطور ادامه داره و از اونجایی که چیزی از یادش نمیره می بینی بعد از یک ساعت باز می پرسه " تو به بابا چی می گفتی؟" باورتون میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

هفته پیش خونه تکونی می کردم. بعد از کلی کار خسته و کوفته اومدم رو مبل بشینم دیدم دیانا حسابی شیطونیش گل کرده و با یک قاشق اسباب بازی داره خاکهای گلدون رو میریزه رو زمین. من هم بهش گفتم خیلی از دستت ناراحتم و این کارت خیلی اشتباهه و بعد هم قاشق رو ازش گرفتم و اون هم زد زیر گریه و گفت" میخواستم شیطونی کنم تو نذاشتی"!!!!!!!!!!!