مامان سورپرایز
عزیز دلم امروز مامان رو سورپرایز کردی. خونه خاله آزی بودم و خاله مهربون داشت برای تو و باران عزیز کتاب لاک پشت و ماهی رو میخوند و تو با دقت گوش میدادی. قصه تموم شد و تو هنوز غرق در عکسهای دریا و آب و ... ( همون کتاب) بودی که ناگهان بدون مقدمه شروع کردی به خواندن شعر دلفینهای فینگیلی ( از کتابی به همین نام) و در بهت و حیرت من تمام کتاب را از حفظ گفتی.
عزیزم برای من خیلی اتفاق مهی بود.
دوستت دارم تا بی نهایت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی