لحظه هایی با دیانا
اینم دیانا جونم با لباسی که مامان زینب براش دوخته یه ژست خوشگل گرفته و برای بابایی عکس گرفته. الهی همیشه بخندی عزیزم
این هم سازه جدید دختر گلم به قول خودش یه آدم درست کرده. مامان قربونت بشه عزیزم چرا اینقدر ناراحتی یا نه شایدم داری فکر می کنی که بعدش چی بسازی؟ خیلی دوستت دارم
این هم درخت آلبالوی دیانا جون که خودش کشیده. جدا از اینکه دیانا خیلی رنگ مشکی رو دوست داره فکر میکنه آلبالو سیاهه. الهی قربونش بشم آخه از آلبالوهای قرمز تابستون چیزی یادش نیست و فقط آلبالو خشکه و لواشک آلبالو میشناسه که البته خیلی دوستشون داره. نوش جونش
این هم دیانا که با چه جدیت پشت لپ تاپ نشسته و داره ...
هر چی بگم دوست دارم باز کمه عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی