قشنگترین عکس خانوادگی
امروز روز تولد من است. چند شب پیش وقتی کادوی بابا ابوذر رو بهت نشون دادم و گفتم دیانا جون این رو بابا برای من خریده کادو تولدمه. تو فی البداهه گفتی : آخ ... من میخواستم برات نقاشی بکشم یادم شده!!!!!!!!!!! من به بابا نگاه کردم که یعنی تو بهش گفتی. او هم با اشاره گفت اصلا خبر نداره.
عزیز دلم بعد یک ورق کاغذ گرفتی و شروع کردی به کشیدن و دو روز روی نقاشی قشنگت کار کردی و بعد قشنگترین عکس خانوادگی مون رو کشیدی.
از سمت راست بابایی بعد خودت و بعد من. بابا رو تا تونستی قد بلند کشیدی و برای من هم موهایی قد کمون!!!! هر چند که تازگی موهایم را کوتاه کردم ولی برای تو مامان با موی بلند معنی میده.
بعد هم چهار تا گل با چمن زیرش و پایین هم یک کیک تولد شکلاتی با گل های قرمز و شمع های آبی و یک آسمان و خورشید.
بهت می گم دیانا جون چرا ما یه چشم داریم؟ گفتی: آخه صورتها رو کوچیک کشیدم جا نمیشه.
عزیزم برای این همه مهربونی ازت ممنونم. خیلی دوست دارم .