بالرین کوچک من
عزیزم عاشق موسیقی و رقصی. اینقدر قشنگ خودت رو پیچ و تاب میدی که به نظر مامان زیبا ترین بالرین کوچک دنیایی. دیروز سی دی سیاوشان رو گذاشته بودم ( این سی دی منتخبی از آهنگهای تاپ قدیمی است) و تو خیلی با اون حال کردی. یه آن تو اتاق بودم که متوجه شدم تو چقدر بی سر و صدایی و اصلا دنبالم نیومدی. آروم آروم اومدم تو هال دیدم با آهنگ نمیشه قصه ما رو ... از محمد نوری داری باله می رقصی. قلبم داشت از تو سینه ام بیرون می پرید تا منو دیدی گفتی : مامان تو هم برقص. من هم شروع کردم مثل تو به رقصیدن و چقدر دو تایی با هم خوش بودیم و من مفتون رقص تو عزیزکم. وقتی خواستم یواشکی ازت فیلم بگیرم برای بابایی تو دیدی و نرقصیدی. ولی بعداز اون هم همه آهنگها رو دنبال می کردی و بعد از تموم شدن هر کدوموشون می گفتی: چقدر قشنگ بود مامان. و البته نمیذاشتی من آهنگ رو قطع کنم حتی موقع ناهار!!