دیانا دیانا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

دیانا از جنس حضور

تو هم مامانت رو می خوای

1391/7/15 14:12
نویسنده : مامان زینب
444 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها هر وقت کاری دارم و یا تو آشپزخونه مشغولم دیانا میاد و میگه: پس کی منو بغل می کنی مامان. یا میگه : من مامانم رو میخوام. میشه بغلم کنی. و بابا ابوذر خیلی وقتها جمله دیانا رو تکرار می کنه. و دیانا ازش می پرسه: تو هم مامانت رو می خوای؟ مامانت کیه؟ مامان جون؟ و دیروز بابا ابوذر گفت : مامان من اون لباس سبزه ( اشاره به دیانا که رنگ لباسش سبز بود) و بعد دیانا یه نگاهی به خودش کرد و دستی روی شکمش کشید و گفت: من که دلم بزرگ نیست. من مامان نیستم. گفتم دیانا مگه مامانها دلشون بزرگه؟ با خنده گفت: آره!!!!!!!!!! ( آبروی مامان زینب رفت.........)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

فاطمه
16 مهر 91 18:56
خیلی باحال بود
امان از این فرشته های ناقلا
اما خوبیش اینه که متوجه بخشی از نگاه دیانا به خودت شدی


دقیقا!!!!!!!!!!!!!!
ملی مامان میکاییل
18 مهر 91 0:01
عاشقتم دیانا
سپهری
18 مهر 91 12:09
فدای شیرین زبونیاش ممنوم که اومدین
ستاره زمینی
18 مهر 91 23:08
ستاره زمینی
18 مهر 91 23:08
دیانا جون کم پیدایی؟؟؟؟؟؟؟؟
دایی حسین
19 مهر 91 12:51
دیانا جون دوست دارم


منم دوستت دارم دایی عزیزم
فروغ
19 مهر 91 21:37
خوبه که دیانا مامانش شکم گنده نیست!!!



مرسی عزیزم بهم امیدواری دادی
مامان نيروانا
22 مهر 91 7:20
سلام عزيزم، خيلي وقت بود كه پيشت نيومده بودم، شما لطف كردي اومدي و برام منظر پرمهر گذاشتي. فداي مهربونيات. ممنونم.
بخورم اين دياناي بامزه رو.
حالا من خودو توي دهن نيروانا انداختم كه بريم ورزش شكمم داره گنده ميشه و اون هر از چند گاهي كه دلش هيجان و ورزش ميخواد ميگه مامان شكممون گنده شده بريم ورزش يا هلاهوپ مياره ميگه بازي كنيم شكممون كوچيك شه
ببوس عزيزم رو


عزززززززززززیزم. دیگه ول کنت نیست... من یک چیز رو فهمیدم که پیش بچه ها نباید از خودت ایراد بگیری