اولین خانه
این روزها عزیزکم یک نقاش کوچولو هستی. دائم در حال کشیدن گل، انواع نی نی ها!!! (بزرگ و کوچک )و بادکنک و کیک و درخت آلبالو و ... هستی و البته تا به امروز خانه ای نکشیده بودی.
صبح دفتر و ماژیکهایت را آوردی و شروع به کشیدن کردی. از من پرسیدی چه بکشم؟ و من گفتم: خانه. بر خلاف همیشه که می گویی مربع بلد نیستم یا مستطیل بلد نیستم، اینبار نه نگفتی و اولین مستطیلت را کشیدی و بعد هم یک مستطیل دیگر به عنوان در و یک مثلث برای بام خانه. و من را حسابی ذوق زده کردی عزیز جانم. خانه ات مبارکت باشد
من فدای اون درخت آلبالویی که کشیدی بشم الهی
دیروز هم نقاشیی از عروسی مامان و بابا با کلی مهمان و گل و بادکنک و کیک کشیدی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی