یه موش کنجکاو
وقتی دو ماه پیش دو بار لباسها رو توی ماشین لباسشویی یا به قول دیانا جونم ( ماشین شویی ) با آب 60 درجه شستم و بعد به هزار بدبختی اتو کشی کردم، درس نگرفتم که هر وقت می خوام از وسایل خونه خصوصا لباسشویی استفاده کنم درست و حسابی کلیدها و شماره ها رو چک کنم آخه یک موش کنجکاو دو پا داریم تو این خونه که به همه چیز سرک می کشه و همه وسایل خونه براش یه جور اسباب بازیه.
یک ماهی می شد که ماشین لباسشویی لباسها رو خشک نمی کرد. به ابوذر گفتم و او هم به دلیل مشغله زیاد حتی یکبار هم به ماشین نگاهی نکرد و گفت هر وقت خونه بودم زنگ می زنم نمایندگی اش بیاد. خلاصه تو این مدت من یا لباسها رو می بردم خونه همسایه ( دوست خوبم نسرین) و با ماشین اونها می شستم و یا لباسهای کم رو با مینی ماشین دخترم می شستم. تا اینکه یک روز بابا وقت کرد و من هم زنگ زدم نمایندگی و آقای تعمیر کار اومد سراغ ماشین لباسشویی و تا نگاهش کرد گفت این کلید همش پایین بوده؟ و من هاج و واج به کلید قطع خشک کن نگاه می کردم باور کنید تا حالا ندیده بودمش!!!!!!!!!!!! عجب سوتی بزرگی