دیانا دیانا ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

دیانا از جنس حضور

حرفهایی از ته دل

1391/8/28 17:10
نویسنده : مامان زینب
1,257 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم دیانای قشنگم

مامان دارد با تو بزرگ میشود انگار من هم تولدی دوباره یافته ام و با تو رشد می کنم و درس های تازه می گیرم.

امروز سوار قطار شهری شدیم تا به قرار هفتگی مان برویم اینبار خانه اتوسا. تو کنار من روی صندلی نشسته بودی و بعد خانمی کنار ما ایستاد. من گویی که عذاب وجدان داشتم از اینکه می توانم کودکم را روی پایم بگیرم و آن خانم روی صندلی بنشیند. انگار یک نوای قدیمی بود یا درسی که می خواهد تا ابد گوشه ذهنم بماند. یا شاید بیشتر یاد خودم می افتادم که وقتی کوچک بودم و کنار مادرم روی صندلی های اتوبوس می نشستم کسی حاضر نبود وجودم را به رسمیت بشناسد و مرا از روی صندلی بلند می کردند تا بزرگترها!!!!!! بنشینند. و من از آن موقع به این باور رسیدم که بزرگترها!!! ارجحیت دارند به بچه ها. حالا وقتی در چنین موقعیت هایی قرار می گیرم باز آن تجربه ها نواخته می شود و من بهم میریزم و منتظرم کسی بیاید و بگوید بچه ات را بلند کن تا من بنشینم و من برای اینکه با نوع حرف زدنشان تو را ناراحت نکنند خودم از پیش تو را آماده می کنم تا کسی آمد بلندت کنم و روی پاهایم بنشانمت و با اینکار خودم دل نازکت را می شکنم  چون تا مقصد ناراحتی و دوست داری روی یک صندلی خالی بنشینی.

آه عزیزم. می خواهم با جسارت تجربه های پیشینم را به گونه ای دیگر بیازمایم و بر تو حرمت نهم ووجودت را با تمام وجود پاس بدارم و با تو بهتر از همه آن بزرگترها!!!! رفتار کنم چرا که لایق ش هستی. گفتم با تو می آموزم و رشد می کنم و این از همان هاست. به تو قول خواهم داد دیگر آن کار را نکنم .

از حضورت سپاسگذارم ... من دارم بزرگ می شوم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نیروانا
28 آبان 91 18:36
آفرین زینبم، چه نکته ی ظریفی! چه درس بزرگی. باید به آدم بزرگا درس بدیم عزیزم. خودت رو آماده کن تا اگه کسی خواست دیانا رو بلند کنه، اگه خیلی به نظرت احتیاج به نشستن داشت و طبق ندای وجدانت باید اون می نشست، خودت بلند شو ولی دیانا رو بلند نکن. البته قبلش باید با دیانا صحبت کنی و این آمادگی رو بهش بدی که اگه یه نفر دیگه اومد و خسته تر از من بود من بلند میشم اون بشینه تا از اینکه مجبور میشه کنار یه نفر دیگه غیر از تو بشینه در عذاب نباشه. اینجوری هم دیانای عزیزم رو به رسمیت میشناسی و هویتش رو پاس میداری، هم به ندای وجدانت گوش دادی و اینجوری بقیه هم درس میگیرن. البته این نظر منه و نمیدونم صد در صد درسته یا نه ولی اگه جای تو بودم شاید اینکار رو میکردم. ببوس دیانام رو


عالیه عزیزم
یاسمین
28 آبان 91 18:46
منم همیشه همین حس و دارم. بعضی وقتها انقد یاسمین ناراحت میشد که میزد زیر گریه،که چرا منو از روی صندلی بلند کردی و با این کارش دلم براش میسوخت ولی حالا هر چی بهش میگم بلند شو از جاش تکون نمیخوره و میگه: من خسته ترم و منم دیگه اصرار به این کار ندارم.


راست میگه خسته تره
پریسا
28 آبان 91 22:48
دوست عزیزم زینب جان در گوشه ی ذهن همه ی ما این تجربه وجود داره،ولی من به راه حل جدیدی رسیدم :اجازه میدم کودکم سر جای خود بنشیند ولی خودم از جا بلند میشم و صندلیم را به شخصی که ایستاده تعارف می کنم!این راه موجب میشه کودکم نوعدوستی را یاد بگیره و در عین حال به دیگران می آموزم که به کودک بی احترامی نکنند!


آفرین عالی بود باید سعی کنم
مامان نیایش
29 آبان 91 17:17
افرین به این دید زیبات در مورد دخترک قشنگت...


لطف داری عزیزم
شايان
30 آبان 91 7:12
ماشاله زنده باشه هميشه


مرسی عزیزم
ملی مامان میکاییل
2 آذر 91 12:07
من اگه باشم تو همچین شرایطی :
اگه بشه جا باز می کنم سه نفری بشینیم
یا اگه نه خودم بلند می شم



آفرین ولی بعد اگه باز کس دیگری پیدا نشه که بچه رو بلند نکنه ... مگه نه؟
سپهری
3 آذر 91 13:35
گاهی اوقاتم ما از بچه ها درس میگیریم
مامان مریم
7 آذر 91 11:50
چقدر وظیفه ی سختیه مادری...چه نکته های کوچیکی هست که میتونه یه شخصیت بزرگ بسازه....چه راه سختی در پیش داریم..وبلاگ قشنگی دارین...با اجازه لینک کردم...
مامان بهار
8 آذر 91 0:51
سلام خاله جون! بهار جون در مسابقه کودک و محرم شرکت کرده اگه میشه بهش رای بدهیدکد 41 این هم ادرسhttp://2nyaienafis.niniweblog.com/post1412 مرسی
مامان سویل
8 آذر 91 8:25
ملی مامان میکاییل
8 آذر 91 14:16
خوب من دیگه نمی ذارم کسی بچه ام رو بلند کنه خونش رو می ریزم
راستش یاده یه خاطره افتادم یه روز تو مترو تهران کرج بودم خانومی بجه اش رو نشونده بود دختری اومد بشینه سره جای بچه هه مامانه نذاشت دختره به زور نشست مامانه پرید رو دختره و دعوا جیغ چنگ
خلاصه اصن یه وضی !!!
راستش نمی دونم آدم بعضی جاها هنگ می کنه این مسایل توی ایران متاسفانه دیده می شه


ها بابا ... خیلی از این مسایل هست
مونس
10 آذر 91 22:15
زنده باشه ایشالا